باید دوست داشتنی باشید

پیش از این‌كه بخواهید دوست داشته شوید باید دوست داشتنی باشید. بهتر است برای این كار موارد زیر را در نظر داشته باشید :

  • بهانه‌جویی و وسواس در مورد رفتار و گفتار شخص مورد علاقه‌تان را كنار بگذارید و رفتاری آرام داشته باشید.
  •  ایده‌آل‌های خود را بشناسید و فقط به خاطر این‌كه از تنهایی در بیایید دنبال ازدواج نباشید.
  • اگر مردی در شأن شما با شما رفتار نمی‌كند ارتباط را قطع كنید و منتظر تغییر رفتار و تبدیل او به یك خواستگار درست و حسابی نباشید.
  •  تغییر در رابطه را به دست زمان نسپارید. اگر چیزی امروز وجود ندارد فردا بدتر هم می‌شود.
  • از مردانی كه پیش از ازدواج تقاضای نامشروع دارند دوری گزینید. آنان اغلب با كسانی كه به درخواستشان پاسخ نمی‌دهند ازدواج می‌كنند. برای رفتاری كه خواستگارتان با شما دارد، حد و مرز بگذارید و اگر چیزی ناراحتتان می‌كند، حتما با او درمیان بگذارید.
  • او را برای ازدواج هول نكنید و پیشنهاد دهنده خواستگاری شما نباشید.
  • لزومی ندارد طرفتان همه چیزتان را بداند خصوصا تا وقتی قرار نیست با او ازدواج كنید.
  • آنقدر مجذوب او نشوید كه خود را دست كم بگیرید.
  • یك خائن همیشه خائن است. اگر رابطه‌ای را با دیگری به خاطر شما به هم زده است شما هم منتظر این اتفاق در مورد خودتان باشید.
  • مردها طوری با شما رفتار می‌كنند كه خودتان اجازه می‌دهید رفتار كنند.
  • در نرمش نشان دادن، هر دو طرف باید یكسان عمل كنند. هر مراسم خواستگار‌‌ی قرار نیست به ازدواج ختم شود. شخصیت خواستگار را خوب بررسی كنید و بیخودی دل نبندید و موضوع را جدی نگیرید.
  • نسبت به كسی كه برای خواسته‌های بحق شما انعطاف نشان نمی‌دهد، متعهد نشوید

غم عشق تو

آنكه بر خوان غم عشق تو مهمانم كرد
خاطرش شاد كه شرمنده ی احسانم كرد
گفته بودم كه ننوشم می و عشرت نكنم
فصل گل آمد و از گفته پشیمانم كرد
جان من از مرض عشق بفرمان تو شد
نازم آن درد كه شایسته ی درمانم كرد
هدهد باد صبا نامه ی بلقیس وشی
بر من آورد و از آن نامه سلیمانم كرد
آنكه از برگ گلش خار خلد بر كف پا
چشم بد دور كه جان سر م‍ژگانم كرد
گر دلت سنگ بود میشود از غصه کباب
گر بگویم که فراق تو چه با جانم کرد
دوش از زلف شكن در شكنت باد صبا
بسكه آشفته به من گفت پریشانم كرد
بی تو
ای غنچه دهانسیر گل و گردش باغ
غنچه سان، تنگدل و سر بگریبانم كرد
آفرین بر قلم شهد فشانت "آتش"
كه ز شیرین سخنی شهره ی ایرانم كرد

مادرم ای فرشته الهی

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید، اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد اما کودک هنوزاطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه،گفت : اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند. خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود کودک ادامه داد: من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟... خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشتهّ تو، زیباترین و شیرینترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی. کودک با ناراحتی گفت: وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟ اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی. کودک سرش را برگرداند و پرسید: شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟ فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود . کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود. خداوند لبخند زد و گفت: فرشته ات همیشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت،گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد. کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند. او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید: خدایا !اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید.. خداوند شانهّ او را نوازش کرد و پاسخ داد: نام فرشته ات اهمیتی ندارد، می توانی او را ... *** مـادر*** صدا کنی :

از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم


از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم
یادگار از تو چه شبها، چه سحرها دارم
با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی
دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی
داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
ورنه اینقدر مَهم جور و جفا یاد نداشت
هیچ شیرین سر خونریزی فرهاد نداشت
حسن در بردن دل همره و همکار تو بود
غمزه دمساز تو و عشوه مددکار تو بود
وصل و هجران سبب گرمی بازار تو بود
راست گویم دل دیوانه گرفتار تو بود
گر تو ای عشق نه مشّاطه خوبان بودی
ترک آن ماه جفاپیشه چه آسان بودی
چون نکو می نگرم شمع تو، پروانه توئی
حرم و دیر توئی کعبه و بتخانه توئی
راز شیرینی این عالم افسانه توئی
لب دلدار توئی، طرّه جانان توئی
گرچه از چشم بتی بیدل و دینم ای عشق
هرچه بینم همه از چشم تو بینم ای عشق
گرچه ای عشق شکایت ز تو چندان دارم
که به عمری نتوانم همه را بشمارم
گرچه از نرگس او ساخته ای بیمارم
گرچه زان زلف گره ها زده ای در کارم
باز هم گرم از این آتش جانسوز توام
سرخوش از آه و غم و درد شب و روز توام
باز اگر بوی مئی هست ز میخانه تست
باز اگر آب حیاتی است به پیمانه تست
باز اگر راحت جانی بود افسانه تست
باز هم عقل کسی راست که دیوانه تست
شکوه بیجاست مرا کشتی و جانم دادی
آنچه از بخت طمع داشتم آنم دادی
خواهم ای عشق که میخانه دلها باشم
بی خبر از حرم و دیر و کلیسا باشم
گرچه زین بیشتر از دست تو رسوا باشم
بی تو یک لحظه نباشد که بدنیا باشم
بعد از این رحم مکن بر دل دیوانه من
بفرست آنچه غمت هست به غمخانه من
من ندیدم سخنی خوشتر از افسانه تو
عاقلان بیهده خندند بدیوانه تو
نقد جان گرچه بود قیمت پیمانه تو
آه از آندل که نشد مست ز میخانه تو
کاش دائم دل ما از تو بلرزد ای عشق
آندلی کز تو نلرزد بچه ارزد ای عشق

ارزش ده روز ماه ذی الحجه

یکی از فضیلتهای که خداوند عزوجل برای ما مسلمین عنایت فرموده قرار دادن ایام مبارکی برای طاعات وعبادات میباشد.مثل ماه مبارک رمضان وشوال وده روزذی الحجه وما پربرکت محرم وغیره .............. 

خوشبخت کسی یست که از این فرصتهاطلائی به بهترین وجه استفاده نماید.. 

وآنهارا غنیمت بشمارد. 

 درحدیثی صحیح پیامبراکرم صلی الله علیه وسلم این روزها (عشرذی الحجه)را بهترین ایام سال برای امتش معرفی می نمایند . 

ده روزذی الحجة دارائی ارزش  والائی هستند.که دراین مقاله سعی میکنیم بطوراختصاربه آنها بپردازیم.

۱-خداوند تبارک وتعالی به این روزها درکتاب مقدسش قرآن کریم سوگند خورده است .خداوند به چیز کم ارزش وبی اهمیت اصلا؛ سوگند نمی خورد این خود دلالت بر عظمت این روزها میباشد.والفجر۱والیال عشر۲سوگند به سپده وصبحگاهان وسوگند به شب های دهگانه جمهور مفسرین جهان اسلام براین نقطه اتفاق نظر دارند که منظور خداوند تبارک وتعالی ولیال عشر شبهای ده روز ذی الحجة میباشد. 

۲- باری دیگر خداوند این روزها را ایام معلومات روزهای معینی که اعمال معین و مشخصی باید درآنها انجام بگیر ید معرفی می نمایند.خداوند درسوره حج آیه ۲۸ به این مسئله اشاره می نمایند.(ویذکراسم الله فی ایام معلومات)خداوند درروزهای معینی یاد بنمائید.منظورخداوند از این روزهای معین ومشخص روزعیدقربان ودوسه روز بعد ازآن وروزعرفه وبعضی کل ده روز را برشمرده اند.  

۳- ازمیان ۳۶۰روزی که یک سال را تشکیل میدهند بهترین روزهای سال ده روز ماه ذی الحجة میباشند.درحدیثی که درمسند بزار ازجابر بن عبدالله روایت شده است که پیامبر اسلام فرمود ند.افضل الایام الدنیا ایام العشر- یعنی عشرة ذی الحجة. بهترین روزهای سال روزهای دهگانه هستند.یعنی ده روز ذی الحجة 

۴- روز بزرگ عرفه درمیان همین ایام قراردارد.ازمیان ۳۶۰روز بهترین بهترین روزهای سال ده روزذی الحجةوازمیان ده روز بهترین آنها روز عرفه میباشند روزعرفه روزعفو وبخشش الهی یست وروز حج اکبر میباشد روزیست که میلیونها انسان درصحرای عرفات کفن پوشان جمع میشوند وندای ابراهیمی را لبیک می گویند لبیک اللهم لبیک لبیک لاشریک لک لبیک ان الحمد والنعمة لک والملک روزیست که خداوند به خاطرش عذاب جهنم را برخیلی ها ازبندگانش حرام می گرداند. 

۵- روزعید قربان درمیان این ایام قرار دارد.روزیست که خداوند رویائی حضرت ابراهیم را قبول نمودند وبجایش ذبحی ازآسمانها فرستادند وفدیناه بذبح عظیم ومسلمانان سر تاسر دنیا در این روز میمون وپربرکت قربانی می نمایند وبه ندای ربشان لبیک می گویند.. 

۶- حافظ ابن حجر عسقلانی در فتح الباری شرح صحیح البخاری در مورد فضیلتهای این ایام اینچنین می فرمایند. 

از امتیازات این ایام این هست که تمامی عبادتها را می توانیم باهم انجام بدهیم ودر غیر ایام جمع نمودن آنها مسیر نیست .عبادت بزرگی مثل حج وروزه وتلاوت قرآن ونماز وذکر خداوندوصدقه وقربانی ودعاء وتوبه وغیره را فقط میتوانیم باهم دراین روزها انجام بدهیم

فضیلت شب و روز دحوالارض و اعمال آن

فضیلت شب و روز دحوالارض و اعمال آن

«دحوالارض» روزی است که بنابر روایات، زمانی که تمام روی زمین را آب فرا گرفته بود، در این روز، نخستین خشکی‌ها از زیر آب سر برآوردند و مطابق بعضی از روایات، نخستین جایی که از زیر آب بیرون آمد، خشک شد و سپس گسترش یافت، سرزمین «مکه» و به خصوص محل خانه «کعبه» بود، لذا مکه «ام القرا» یعنی مادر همه آبادی‌ها نام گرفت.
طبق روایتی از امام رضا (ع) بیست‌وپنجم ماه ذی‌القعده، روز «دحوالارض» است که برای این روز و شب ، اعمالی نقل شده که به شرح زیر است:

الف) در روایتی از امیر مومنان (ع) نقل شده است «اول رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در روز بیست و پنجم ذی القعده بوده است؛ بنابراین اگر کسی آن روز را روزه بگیرد و آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش عبادت یک صد سال را دارد».

همچنین فرموده‌اند: ‌ در آن روز اگر گروهی به ذکر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پیش از آنکه متفرق شوند برآورده سازد؛ خداوند در این روز هزار هزار رحمت نازل می‌کند که قسمتی از آن شامل کسانی است که جمع گردند و به ذکر خدا بپردازند و روزش را روزه بدارند و شب آن را عبادت کنند.

بمستحب است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شد دو رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت بعد از سوره حمد پنج مرتبه سوره و الشمس را بخواند و پس از سلام نماز، بگوید:

لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
هیچ جنبش و نیرویى نیست مگر به خداى بر‌تر بزرگ
آنگاه دعا کند و بخواند:
یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .
اى نادیده‏ گیر لغزشها لغزشم را نادیده‏ گیر،اى اجابت کننده دعاها،دعایم را اجابت کن،اى شنواى صداها،صدایم را بشنو،و به‏ من رحم کن،و از بدیهایم و آنچه نزد من است درگذر،اى صاحب بزرگى و بزرگوارى.

ج)» شیخ طوسی «فرموده است: مستحب است در این روز، این دعا را بخواند.

اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ
خدایا اى گستراننده کعبه و شکافنده دانه و برگیرنده سختى و برطرف کننده هر گرفتارى،

أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ
از تو مى‏خواهم‏ در این روز از روز‌هایت، که حقش را بزرگ گرداندى و سبقتش را پیش انداختى و آن را نزد اهل ایمان، امانت و به سوى خود وسیله قرار دادى و به رحمت گسترده‏ات، که بر محمد درود فرستى،

عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ،

آن بنده برگزیده‏ات‏ در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته و دعوت کننده به حق و بر اهل بیت پاکش‏ آن راهنمایان و روشن‏کنندگان راه حق، ستونهاى جبار و متولیان بهشت و دوزخ،

وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ،

و عطا کن به ما از عطاى در خزانه‏ات که نه بریده شود و نه منع گردد، تا به وسیله آن توبه و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمایى

یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ اُلْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ

اى بهترین خوانده شده و کریم‏‌ترین امید شده، اى کفایت کننده، اى وفادار، اى آن‏که لطفش پنهانى است، به لطفت به من لطف کن، و به‏ عفوت خوشبختم نما و به یارى‏ات تأییدم فرما و از ذکر کریمانه‏ات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان‏ رازت

وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی

و از گرفتاریهاى روزگار تا روز قیامت و برانگیخته‏شدن حفظم کن‏ هنگام بیرون آمدن جانم و فرو رفتن در قبرم و تمام شدن کارم و سپرى شدن عمرم، اولیایت را به بالینم حاضر کن،

اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ

خدایا یادم کن، بر طول پوسیدگى، زمانى‏که در میان توده‏هاى خاک فرود آیم و فراموش‏کنندگان از مردم فراموشم کنند و در خانه اقامت فرودم آر و در منزل کرامت جایم ده،

وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ

و از دوستان اولیایت و برگزیدگان و خالصان درگاهت قرارم‏ ده و دیدارت را بر من مبارک گردان و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزى‏ام فرما، درحالى‏که پاک از لغزش‌ها و گفتار بى‏پایه و منطق تباه باشم.

اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ،

خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن و از آن به من بنوشان، نوشاندنى سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم و از ورود به آن طرد نگردم و از آن‏ منع نشوم و آن را قرار ده برایم بهترین توشه و کامل‌ترین وعده‏گاه، روزى که گواهان بپا مى‏خیزند،

اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ.

خدایا لعنت کن گردنکشان‏ گذشته و آینده را، هم آنان‏که حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند، خدایا پایه‏‌هایشان را بشکن و پیروان و عمالشان را نابود ساز، زمینه‏هاى هلاکتشان را به زودى فراهم فرما و کشور‌هایشان را از دستشان بگیر و راه‌هایشان را بر آنان تنگ کن و بر آنان‏که با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست،

اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا

خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق، آشکار کن و او را یارى‏رسان دینت بدار و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده،

اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّى تَرْضَى وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَى یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا،

خدایا همواره فرشتگان پیروزى را گرداگرد او بدار و به آن دستورى که در شب قدر به او القا کردى، او را انتقام‏گیرنده خویش‏ قرار ده، تا جایى‏که خشنود شوى و دینت به وسیله او و به دست او به گونه‏اى نو و تازه بازگردد و حق به طور کامل ناب شود و باطل به صورت‏ همه جانبه به دور افکنده شود،

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَى جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّى نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ،

خدایا بر او و همه پدرانش درود فرست و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده و در زمان بازگشتش ما را برانگیز، تا در دوران او در شمار یارانش باشیم

اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَى مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

خدایا درک قیامش را روزى ما کن و در روزگارش ما را حاضر کن و بر او درود فرست و سلام او را به ما باز رسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.

 

زن فرشته ای در زمین

اِذا حَمَلَتِ المَرأَةُ كانَت بِمَنزِلَةِ الصّائِمِ القائِمِ المُجاهِدِ بِنَفسِهِ وَ مالِهِ فى سَبيلِ اللّه  ، فَاِذا وَضَعَت كانَ لَها مِنَ الأَجرِ ما لا تَدرى ما هُوَ لِعِظَمِهِ، فَاِذا اَرضَعَت كانَ لَها بِكُلِّ مَصَّةٍ كَعِدلِ عِتقِ مُحَرَّرٍ مِن وُلدِ اِسماعيلَ ، فَاِذا فَرَغَت مِن رَضاعِهِ ضَرَبَ مَلَكٌ عَلى جَنبِها وَ قالَ : اِستَأنِفِى العَمَلَ، فَقَد غُفِرَ لَكِ ؛
  زن فرشته ای در زمین

هنگامى كه زن باردار مى شود ، همانند روزه دارِ شب زنده دار و مجاهدى است كه با جان و مالش در راه خدا جهاد مى كند و هنگامى كه فارق شود ، پاداشى دارد كه نمى دانى عظمت آن چه قدر است و هنگامى كه شير بدهد ، در هر بار مكيدن ، پاداش آزاد كردن يكى از فرزندان اسماعيل عليه السلام براى اوست و آن گاه كه شيردادن تمام شود ، فرشته اى بر پهلوى او مى زند و مى گويد : «عمل را از نو آغاز كن كه بى ترديد ، آمرزيده شدى» .

امالى (صدوق) ص 412 - 411 

پیامبر اكرم (صل الله علیه و آله) :

( پیامبر اكرم (صل الله علیه و آله) :

هر زنی كه شوهرش را هفت روز خدمت كند ، خداوند هفت در دوزخ را به رزی او ببندد و هشت در بهشت را به رویش بگشاید ، تا از هر در كه بخواهد وارد شود و هیچ زنی نیست كه جرعه ای آب به شوهرش بنوشاند مگر آنكه این عمل او برایش بهتر از یكسال عبادت باشد كه روزهایش را روزه و شب هایش را به عبادت سپری كند .

(إرشاد القلوب . ص175)

یا ضامن اهو

ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید
شب را در این بهشت الهی سحر کنید
با زائرین این حرم الله سر کنید
مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید
عید بزرگ شیعة آل پیمبر است
میلاد هشتمین حجج الله اکبر است
ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن
بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن
یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن
در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن
میلاد پارة تن زهرا و احمد است
شمس الشموس عالم آل محمد است
این مظهر جمال خداوند اکبر است
آیینة تمام نمای پیمبر است
خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است
قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است
بر خلق آسمان و زمین مقتداست این
جان رو نما دهید که روی خداست این
روشن هزار سینة سینا به نور او
چشم هزار موسی عمران به طور او
صف بسته اند خیل رسل در حضور او
دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او
ریزد برات عفو خدا از نظاره اش
دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش
هر قامتی که سرو لب جو نمی شود
هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود
هر پادشه که ضامن آهو نمی شود
هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود
در طوس پارة تن احمد بود یکی
آری رئوف آل محمد بود یکی
ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج
جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج
قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج
ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج
دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست
تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست
گردون هماره دور زند در طریق تو
خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو
با آن همه کرامت و لطف دقیق تو
خود را شمرده اند گدایان رفیق تو
دستی که دست لطف خدا می شود تویی
شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی
یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام
فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام

سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام
پیش از سلام زائر خود را کند سلام
پیوسته دست بر سر زوار می کشی
تو کیستی که ناز گنه کار می کشی
پاییز بوستان دل ما بهار توست
در شهر طوسی و همه عالم دیار توست
گل بوسة امام زمان بر مزار توست
شیعه به هر کجا که رود در کنار توست
چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا
هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا
شرمنده ام از این که بپرسند کیستم
از ذره کمترم نتوان گفت چیستم
در پرتو کرامت خورشید زیستم
روزی که نیستم به کنار تو نیستم
با یک دم تو صبحدم عید می شوم
در آفتاب صحن تو، توحید می شوم
گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت
خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت
ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت
بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت
من دور گندم کرم تو کبوترم
ردّم نکن که از همه بی آبروترم
ای نقش دیده و دل ما جای پای تو
روح الامین کبوتر صحن و سرای تو
مضمون بده که از تو بگویم برای تو
"میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو
راهم بده که ذاکر ناقابل توام
انگار اینکه خاک ره دعبل توام

سلام دوستان خوبم

سلام دوستان خوبم

روی هر پله که باشی خدا یک پله از تو بالا تراست نه بخاطر اینکه خداست بلکه بخاطر اینکه دست تو را بگیرد