جمكران از دور ميبينم
باز چون اشكي به راه افتادهام جمكران در پيچ و تاب جادهام
جانب تو اشكريزان آمدم جمكران افتان و خيزان آمدم
جمكران از دور ميبينم تو را باز غرق نور ميبينم تو را
عاشقان را چشمكي از او بزن اي چراغ جمكران سوسو بزن
وه چه مشتاقم به سويت جمكران عاشقم بر جستجويت جمكران
دوستان اين جمكرانِ خوب ماست آه اينجا خانة محبوب ماست
از چراغ كوچة دلدار ما جمكران نزديك شد ديدار ما
ديگر آري در دلم تشويش نيست يكقدم تا جمكرانم بيش نيست
جمكران شكر خدا گويم تو را ميفتم بر خاك و ميبويم تو را
سرمة چشمِ جهاني جمكران كوچة آن دلستاني جمكران
فكر بيحاصل عذابم ميدهد جمكران آيا جوابم ميدهد